اصطلاح توسعه به معنای امروزین مفهومی کلان و ذو ابعاد بوده و محصول یک تحول بنیادین اندیشه و عمل تاریخی غرب در نظامات مدیریتی و حکمرانی در دوره بعد از رنسانس در تلقی جدید از خدا و دین و دنیا است، وجود تفاوت های معرفتی در این تلقی با تمدنهای دیگر و جهتگیری غربی الگوهای ت چکیده کامل
اصطلاح توسعه به معنای امروزین مفهومی کلان و ذو ابعاد بوده و محصول یک تحول بنیادین اندیشه و عمل تاریخی غرب در نظامات مدیریتی و حکمرانی در دوره بعد از رنسانس در تلقی جدید از خدا و دین و دنیا است، وجود تفاوت های معرفتی در این تلقی با تمدنهای دیگر و جهتگیری غربی الگوهای توسعه مبتنی بر این مبانی باعث وجود تعارضات ارزشی در کشورهای هدف و یا به اصطلاح توسعه نیافته شده که به نفی ارزشهای سنتی و فرهنگی این کشورها و متعاقب آن بروز تنش ها و چالش های مختلف در نظامات حکمرانی گردیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی انتقادی مفهوم «توسعه» با تاکید بر ملاحظات معرفتشناختی حکمرانی در ایران بوده است و در این راستا از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا مبتنی بر رویکرد انتقادی بهرهگیری شده است. سوال اصلی این پژوهش بدین صورت قابل طرح است که «چه انتقاداتی به مفهوم توسعه با تاکید بر ملاحظات معرفت شناختی حکمرانی در ایران قابل میباشد ؟». در بخش یافتهها مولفههای انتقادی پارادایم «توسعه» با تاکید بر ملاحظات معرفتی حکمرانی در ایران در چهارمحور «بازاندیشی انتقادی فرهنگی اجتماعی» ، «بازاندیشی انتقادی اقتصادی»، «بازاندیشی انتقادی سیاسی» و «بازاندیشی انتقادی فلسفی الهیاتی» شامل موارد قرار گرفتن علم اقتصاد بعنوان متولی برنامه ریزی اجتماعی برای انسان (بجای فلسفه)، جهانیشدن ، سنتزدایی، ، یکنواختی فرهنگی، خطی فرض کردن توسعه، زمزمة شکاکانة طرد و تخطئه انواع صور دین، نفی جامعه سنتی، مصرفگرایی،حسیشدن فرهنگ، عرفی شدن، نسبى گرایى اخلاقى و ... طرح گردیده است.
پرونده مقاله
اصطلاح توسعه به معنای امروزین مفهومی کلان و ذو ابعاد بوده و محصول یک تحول بنیادین اندیشه و عمل تاریخی غرب در نظامات مدیریتی و حکمرانی است و وجود تفاوت های معرفتی در این تلقی و جهتگیری غربی الگوهای توسعه مبتنی بر این مبانی باعث وجود تعارضات ارزشی در کشورهای هدف و یا به چکیده کامل
اصطلاح توسعه به معنای امروزین مفهومی کلان و ذو ابعاد بوده و محصول یک تحول بنیادین اندیشه و عمل تاریخی غرب در نظامات مدیریتی و حکمرانی است و وجود تفاوت های معرفتی در این تلقی و جهتگیری غربی الگوهای توسعه مبتنی بر این مبانی باعث وجود تعارضات ارزشی در کشورهای هدف و یا به اصطلاح توسعه نیافته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی انتقادی مفهوم «توسعه» با تاکید بر ملاحظات معرفتشناختی حکمرانی در ایران بوده است و در این راستا از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا مبتنی بر رویکرد انتقادی بهرهگیری شده است. سوال اصلی این پژوهش بدین صورت قابل طرح است که «بر اساس پژوهشهای پیشین چه انتقاداتی به مفهوم توسعه با توجه به اقتضائات ایرانی اسلامی حکمرانی وارد است ؟». در بخش یافتهها مولفههای انتقادی پارادایم «توسعه» با تاکید بر ملاحظات معرفتی حکمرانی در ایران در چهارمحور «بازاندیشی انتقادی فرهنگی اجتماعی» ، «بازاندیشی انتقادی اقتصادی»، «بازاندیشی انتقادی سیاسی» و «بازاندیشی انتقادی فلسفی الهیاتی» طرح گردیده است که مهمترین مولفه های انتقادی شامل موارد «قرار گرفتن علم اقتصاد بعنوان متولی برنامه ریزی اجتماعی برای انسان (بجای فلسفه)، جهانیشدن ، سنتزدایی ، یکنواختی فرهنگی، خطی فرض کردن توسعه، داعیه معرفت انسان و اصل ترقی و پیشرفت بیحد وحصر، زمزمة شکاکانة طرد و تخطئه انواع صور دین، نفی جامعه سنتی، مصرفگرایی، افزایش سطحینگری، حسیشدن فرهنگ، عرفی شدن، فردگرايى و نسبى گرايى اخلاقى و ... » استخراج شده است.
پرونده مقاله